یادداشتی از گذشته‌ی نزدیک:


این روزها در پی چیزهایی هستم که هرگز نداشته ام. نمیدانم که می توانم به دستاوردهایم در زندگی ببالم یا نه؟ اما از آن چه تاکنون بوده ام چندان هم ناراضی نیستم. جستجوگری ساکت که نشدن ها و نرسیدن ها زندگی را برایش جذاب و پر هیجان کرد و آن قدر نرسید که بزرگ شد و فهمید که آن مقصدها واقعی نبوده اند و این که نتوانسته پیدایشان کند شانس آورده. اما بالاخره مقصدی باید باشد، باید جایی بند کفش ها را گشود و آرام به صدای شستن ظرف شیر آب گوش داد و چشمها را بر هم گذاشت و با رضایت به راه آمده نگریست و در ذهن فریاد زد: تمام شد، رسیدم، دنبال همین‌جا می‌گشتم، همین را می‌خواستم. آن وقت دلت می خواهد آفتاب را برداری و چون چادر شب کهنه ای رویت بکشی و چرت بزنی. 
برای رسیدن،  باید عادت به نرسیدن را ترک کرد و این همان چیزی است که من می خواهم داشته باشم.  توان ترک عادت و در خلاف آمد عادت، کام طلبیدن و اطمینان از این که مقصد را درست انتخاب کرده ام یا برایم انتخاب کرده اند.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Alex طراحی سایت درمانگاه شبانه روزی اورند سلامت akhbar tecnolozh11 پارک سی، پارکینگ مکانیزه دکوراسیون داخلی رابین Maria فروش نود 32 بلاگ فریاد دل